جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

الف: روش‌های سلبی:

 یک: حضور نیافتن دکتر روحانی و وزیران پیشنهادی در مجلس! به نظر می‌رسد اگر دکتر روحانی و وزیران پیشنهادی در مجلس نباشند، نمایندگان هم سر جای خود می‌نشینند و بلند نمی‌شوند. این کار تا 60 درصد از رفت‌وآمد نمایندگان کم می‌کند!

 دو: استفاده از کمربند ایمنی در صندلی‌ها! نمایندگان همان‌طور که هنگام سوار شدن به ماشین یا هواپیما کمربند می‌بندند، باید در صحن هم ببندند. برای جلوگیری از باز کردن کمربندها توصیه می‌شود پلیس راهور تهران بزرگ در صحن حضور داشته باشد و نمایندگان خاطی را جریمه کند!

 سه: بستن راهروهای صحن با نفربر یا زره‌پوش. از ساعت 8 صبح تا 8 شب؛ به طوری که تردد فقط با اعلام آقای لاریجانی امکان‌پذیر باشد!

 چهار: اگر سه روش قبلی جواب نداد، پیشنهاد می‌شود برای این‌که نمایندگان مجلس سر جای خود بنشینند و سخنان موافقان و مخالفان و نامزدهای وزارت را گوش کنند، یگان گشت ارشاد به همراه نیروی زمینی ارتش و یک هنگ از نیروی‌های ویژه اقدام سریع و کلاه‌سبزها در حیاط مجلس برای هر گونه اقدام عملی حضور داشته باشند!

 ب: روش‌های ایجابی:

 یک: در پایان هر جلسه به سه نفر از نمایندگانی که بیش‌ترین زمان را روی صندلی نشسته‌اند، جوایزی نفیسی اهدا شود!

 دو: نمایندگان برتر در حوزه‌ی نشستن بر روی صندلی، به برنامه‌ی نود تلویزیون دعوت شوند!

 سه: نمایندگانی که بیش‌ترین دقایق نشستن بر روی صندلی را دارند، به عنوان معاون وزیر انتخاب شوند!

 چهار: نمایندگانی که بیش‌ترین دقایق نشستن بر روی صندلی را دارند، مستقیم و بدون رأی‌گیری به دوره‌ی بعدی مجلس راه پیدا کنند!

 بدیهی است که با انجام این روش‌ها، ممکن است همچنان برخی از نمایندگان نظم جلسه را رعایت نکنند. در آن صورت دو راه باقی می‌ماند؛ راه اول قطع پخش تلویزیونی جلسه‌هاست و راه دوم، جمع کردن تمام صندلی‌های مجلس؛ ‌چون وقتی صندلی نباشد، کسی از نمایندگان توقع نشستن ندارد!

 باقی بقای‌تان! 

 

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز

 

رضا ساکی

 

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,نمایندگان مجلس, نشستن بر روی صندلی,دکتر روحانی ,وزیران پیشنهادی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 یکی از مهم‌ترین چالش‌های بیست و ششمین نمایشگاه بین‌الملی کتاب تهران خلوتی نمایشگاه و فروش نداشتن ناشران است.

 

طرح از مجید ادیبی

 

یا ایها المسلمون! انا فی قید الحیات، سُر و مُر و گنده!

طنز - عبدالله مقدمی در بخش طنز جدیدترین شماره کتاب هفته نگاه پنجشنبه به مناسبت سالروز درگذشت بن‌لادن علیه ما علیه، یادداشت طنزی نوشته که در دادامه می خوانید.

 بن‌لادن در سواحل شیلی
«یا ایها المسلمون! انا فی قید الحیات، سُر و مُر و گنده!»

این پیام منسوب به بن‌لادن است دو هفته بعد از خبر مرگش. «خبر مرگش بعد از مردن هم ملت رو سر کار گذاشته ها!» این را یکی از پیرمردهای بیکار توی پارک که انگشتر و چاقو دسته زنجانی می‌فروشد به رفیقش می‌گوید. رفیقش که یک لحظه چرتش برده و پیام بن‌لادن رو نشنیده می‌گوید: آره بابا من همان موقع توی اداره هم از این گوروکچیان می‌ترسیدم. آدم‌فروش بود. محل اختفای آدم رو به رئیس رؤسا می‌فروخت! پیرمرد اولی ناامید می‌شود.
*
مادر توی آشپزخانه می‌گوید: همه اینها فیلم بوده، این بنده خدا الان زنده است. خودت هم دیدی که رنگ ریش زنده بودنش با رنگ ریش مرده بودنش فرق کرده بوده! همین یعنی اینکه این بن‌لاده(!) زنده است دیگه! خودم توی شبکه یک دیدم که گفتند این آقا زنده است و نمرده!
پدر همان‌طور که تکیه به پشتی داده، روزنامه‌اش را ورق می‌زند و می‌گوید: حاج خانم از اخبار روز عقبی! این خبر مال پریروز بود، الان تصمیم برادران صداوسیما عوض شده، به این نتیجه رسیده‌اند که این بابا چهار ماه پیش مرده بوده و شش ماه هم دست آمریکایی‌ها بوده و الکی یک تیر زدند تو کله‌اش و خلاص! مادر چشم‌غره‌ای به پدر می‌رود که یعنی: مگر نمی‌بینی بچه نشسته توی خانه، چرا از صحنه‌های خشونت‌آمیز حرف می‌زنی؟
پسر اما همه هوش و حواسش به این است که منفجر نشود توی پلی‌استیشن!
*
دو تا جوان که احتمالا دانشجوی‌اند دارند با هم بحث می‌کنند درباره دیالکتیک خشونت و مدارا! بحث می‌کشد به بن‌لادن و القاعده و طالبان. اولی می‌گوید : اونو که کشتند! دومی ‌می‌گوید: ساده‌ای ها پسر! تو انگار از کمیته سیصد و مافیای سیاسی جهان چیزی نشنیدی! معلوم است که نمرده این بشر. اصلا تو خبر داری هیتلر تو سال 1962 توی سواحل آرژانتین دیده شده بود؟
*
پیرمردها چانه‌شان گرم شده. اولی می‌گوید: بله آقا همین هیتلر را پسرم می‌گفت تو سال 1362 توی سواحل... سواحل... سواحل بلبله، قناریه؟ چیه؟ اونجا دیدنش سر و مر گنده! دومی‌ که دیگر چرتش پریده بود گفت: اصلا همین صدام را هم که نکشتند، یکی از بدل‌هایش را گرفتند و بدبخت را آویزان کردند و گفتند که کشتیمش. بدلش را کشتند آقا! یکی از آن گوشه زیر لب می‌گوید: بیا! حالا یکی بیاید حالی این پسر بی‌عقل من بکند که پسر جان! بدلکاری خطرناک است. هی می‌گوید (دهانش را کج می‌کند) بابا من علاقه دارم به هنر سینما. خاک تو سرت با اون علاقه‌ات. یکی بدون اینکه نه علاقه داشته باشه نه استعداد می‌رود یک فیلم بازی می‌کند، یک میلیارد می‌گیرد، تو هم می‌روی بدلکار می‌شوی که آخر سر آویزانت کنند، خاک بر سرت! پیرمرد اولی دوباره تاکید می‌کند: آقا جان نمرده این بشر. سومی‌ می‌گوید: برادر من وزیر مملکت با یال و کوپال می‌گوید مرده، آن وقت توی پیزوری اعلام استقلال می‌کنی؟ اصلا تو می‌فهمی‌ که اسناد و مدارک چیه؟ تو سندی موجود داری؟ غیر از سند خانه کلنگی‌ات که امروز فردا شهرداری می‌اندازدش توی طرح، سند دیگه‌ای داری؟ نداری که!
اولی می‌گوید: شما نمی‌فهمید. تاریخ را همین‌طوری نوشتند و امثال توی ساده قبول کردند. اصلا صدام و هیتلر و اون خواننده دوره جوانی ما که اسمش فکر کنم بیتلز بود! که بعدا توی سال 1962 توی سواحل شیلی دیدنش هم هیچی، تو از کجا می‌دانی که قابیل هابیل را با بیل کشت یا هابیل قابیل را با بیل؟ آقا یک ميلیون سال گذشته از آن موقع. الان هم کسی نیست که تایید و تکذیبش بکنه! اصلا از کجا معلوم که هابیل مُرد آن موقع؟
پیرمرد دومی‌ دوباره چرتش برده...

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,گرانی کتاب,نان و کتاب,یا ایها المسلمون! انا فی قید الحیات, سُر و مُر و گنده! ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 

 

منبع:سایت انعکاس.بدون شرح

وزیر بهداشت: قوانین جدید برای برخورد با زیرمیزی!

 

گوشت گران شد…!

 

 

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,بیکاری, برخورد با زیرمیزی,گرانی گوشت,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 خودروسازهای عزیز

سلام

اینجانبان مردم شریف ایران، بعد از چند روز به این نتیجه رسیدیم که باید طی نامه‌ای رسمی از شما پوزش بطلبیم. هرچند که توقع پذیرش این پوزش خود گناهی دیگر است!

وقتی به رفتار این چند سال خود با شما نگاه می‌کنیم عرق شرم بر پیشانی ما نشسته و آه حسرت از نهادمان (نهاد که می‌دانید کجاست؟ یکجایی نزدیکی‌های گذاره!) بلند می‌شود. ما در برابر همه خوبی‌ها و خدمات بی مثال شما هیچ کاری نکردیم جز پررویی، ناشکری و تهمت زدن.

این شما بودید که به ما فرصت پراید سواری را ارزانی داشتید؛ آنهم پرایدی که بوق داشت، درهایش از دو طرف باز می‌شد، لاستیکهای امکان باد شدن مجدد داشتند، چند مدل تنوع قالپاق داشت، شیشه هایش بالا و پایین می‌رفتند، ضبطش نوار می‌خورد، سپرش مشکی بود و کلی مزایای دیگر!

این شما بودید که خودروهایی با قابلیت آتش گرفتن در اختیار ما گذاشتید؛ واقعا کدام یک از ملتها این امکان را داشته اند که سوار فندک شوند؟! چه کسی را سراغ دارید که بتواند خود و خانواده‌اش را سوار فندکش کند و برود سیزده بدر؟!

این شما بودید که در نمایندگی‌های مجازتان ما را راه دادید؛ به ما فرصت ثبت نام اینترنتی دادید، از شش صبح در سرما و گرما ما را به صف کردید و پذیرای حضور سبزمان شدید! بیشتر از تعمیرگاههای متفرقه از ما پول گرفتید و آنقدر دوستمان داشتید و مشتاق زیارت دوباره ما بودید که چند بار برای یک عیب ثابت ما را به حضور پذیرفتید!

این شما بودید که بعد از فروش ماشین‌هایتان بی‌خیال ما نشدید و نگذاشتید برای ده پانزده سال به امان خدا در جاده‌ها رها شویم. این شما بودید که با تعبیه کردن نواقصی در ماشین‌ها از همان بدو خروج از نمایندگی، دوباره ما را به سمت خودتان کشیدید. خدا را شکر میکنیم که ما را گیر خودروسازی‌های بی‌معرفت و نارفیق خارجی نینداخت!

دیگر بس است. هرچقدر از کمالات شما می‌گوییم بیشتر شرمنده می‌شویم. پس بگذارید از خودمان هم بگوییم.

و اما ما!

ما ملتی بودیم با پاچه‌هایی تنگ که دیگر نمی‌شد پراید را بیشتر از هفده میلیون در پاچه‌اش کرد! ما حتی عرضه نداشتیم فیل باشیم که اگر یک وقتی شلوار پایمان کردیم کلی پاچه گشادتری داشته باشیم!

ما مردمی بودیم که نتوانستیم دست به دست هم دهیم به مهر و با فقط ده میلیون بیشتر هزینه کردن، پول عیدی‌های چند ده میلیونی مدیران شما را فراهم کنیم. ما ملتی بودیم که به این فکر نکردیم که شما و خانواده‌هایتان بدون این عیدی‌ها در این شرایط تحریم چگونه تعطیلات نوروز را سپری خواهید کرد!

ما مشتری‌های خوبی نبودیم. ما بجای اینکه از عیدی شخص معاون اول رئییس جمهور و کاهش چهار دهم درصدی قیمت تیانا (که از ۱۳۴۸۰۰۰۰۰ تومان به ۱۳۴۳۰۰۰۰۰ رسیده است) در پوست خودمان نگنجیم، به این فکر کردیم که اصلا چه کسی خودروها را گران کرد؟!

ما آنقدر منحرف بودیم که متوجه نشدیم آقای معاون اول می‌تواند بجای عیدی دادن به ما در جشن نوروز شرکت کند و به صورت زنده و مستقیم و با چه کیفیتی انواع رقص‌های سنتی را ببیند!

ما انقدر بی‌حیا بودیم که در قبال کاهش پانصد ششصد هزار توامنی قیمت پراید بجای اینکه سجده شکر بجا آوریم شروع کردیم به جمع و تفریق کردن قیمت کل قطعات پراید! حال آنکه با این پانصد هزار تومان میشود شش هفت کیلو پسته اعلا خرید و کل عید را مشغول بود. دم شما گرم و ننگ بر ما!

ما بجای اینکه از شما بخاطر آسان کردن عروج الی الله و رسیدن به قرب الهی متشکر باشیم هی دم از ترمز ای‌بی‌اس، کیسه هوا و… زدیم؛ انقدر که جون دوست بودیم و دو دستی چسبیده بودیم به این زندگی فانی!

و حال ما چه داریم بگوییم؟ چه داریم بگوییم به شما که در افتخاری دیگر وانت‌پراید هم برای ما به ارمغان آورده‌اید؟! فکرش را بکن! اهل و عیال را می‌ریزیم پشت وانت‌پراید و درحالی که جوات یساری دارد چه‌چه می‌زند در جاده چالوس می‌گازیم. یا اینکه چهارصد کیلو پسته را بار می‌زنیم و گاز می‌دهیم؛ فقط حواسمان هست که صدای ضبط را زیاد بالا نبریم که یک وقت از خواب بلند نشویم!

آری خودروسازان عزیز! ما بد مردمی بودیم برای شما. اُف بر ما!

نوشته محمدرضا شهبازی منتشر شده در رجانیوز

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,گرانی خودرو,گرانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

طنز - این قطعه شعر طنز، به ترین​های بهار و نوروز اشاره دارد و شاعرش معتقد است که در سال جدید نباید زیاد دور و بر سیاست چرخید چرا که گویا کثیف​تر شده است!

رسیده فصل بهاران و روح مردم شهر
لطیف بوده و حالا لطیف‌تر شده ‌است

پلیس کنترل حمل ونقل هم، مردی
شریف بوده و حالا شریف‌تر شده ‌است

اگر ترانه‌ تیتراژ‌های تلویزیون
سخیف بوده و حالا سخیف‌تر شده‌ است

برو ببین که چه بوده‌ست حافظ شیراز؟!
ظریف بوده و حالا ظریف‌تر شده ‌است

سری به رستم دستان بزن، که ایشان هم
حریف بوده و حالا حریف‌تر شده ‌است

به ورزقان برو یک سر! ببین که زلزله نیز
خفیف بوده و حالا خفیف‌تر شده‌ است!

نگو چرا بدن یک فقیر بیچاره
نحیف بوده و حالا نحیف‌تر شده‌است!

بگو که شکر خدا آن وزیر، وضعیتش
ردیف بوده و حالا ردیف‌تر شده ‌است!

نرو به سمت سیاست! به قول اهل تمیز:
کثیف بوده و حالا کثیف‌تر شده ‌است!

سیدامیر سادات‌موسوی. ويژه نامه نوروزي نگاه پنجشنبه

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,بهار و نوروز,شعر طنز,سیاست,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

HK(8)

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,مطلب طنز,ایران زمین,گرانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نظر سنجی خبرآنلاین نشان می دهد که مردم ترجیج می دهند تفریح و مسافرت نروند اما خرید کالا و لباس خود را داشته باشند.

طرح از: نعیم تدین

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:کاریکاتور روز,طنز,لبخند,تفریحی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

به گزارش «نمک‌نیوز»، در دهه ۷۰، کشیدن کاریکاتور وزرا و مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس، رواج فراوانی داشت.تصویر زیر مربوط به روی جلد هفته‌نامه «گل‌آقا» در تاریخ ۶بهمن ۱۳۷۳ است. گویا در آن زمان جناب آقای دکتر مرندی وزیر بهداشت فرموده است: «قیمت دارو می‌توانست تا۲۴برابر شود ولی فقط به دوبرابر افزایش یافت»

مرحوم دکتر «حبیبی» نیز در این کاریکاتور مشاهده می‌شوند.

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:گرانی های بهمن,گرانی ,طنز,گل آقا,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

طنز - تورم لحظه​ای شاید زمانی برای ما یک عبارت آکادمیک اقتصادی و غیر قابل لمس بود اما این روزها با پوست و گوشت و مو داریم آن را درک می​کنیم؛ دقت کردین همه مردم در حال کچل شدن هستند؟!

سال 1386. سوپرمارکت اصغر آقا و رفقا
- سلام اصغر آقا. ببین لیست خانوم چیه، همه رو بپیچ و بفرست در منزل. این ده هزار تومن هم اینجا باشه. باقیش هم مال خودت.
- چش مایی آقا مهندس!

سال 1387. همان سوپری
- اصغرآقا خانوم سفارشاتی داره. بنویس:
یه شونه تخم مرغ/ دو کیلو برنج ایرانی/ دو تا روغن مایع سرخ کردنی/ مایع ظرفشویی و پودر لباس شویی و مایع دستشویی هر کدوم دو تا/ دو تا نوشابه خانواده/ دو تا دوغ خانواده/ کره و پنیر هر چی صلاح دونستی/ بیسکوئیت کرم دار سه تا بسته/ شکلات 60 درصد دو تا جعبه/ دستمال کاغذی سه تا بسته/ دو تا شیشه آبلیمو/ یه سطل ماست پرچرب/ دو تا بسته ژله میوه ای/ میگو و ماهی سرخ کرده از این آماده ها/ صابون گلنار/ شامپو بچه دو تا/ پنیر پیتزا هم سه تا بسته/ آب معدنی یه بکس/ خرما دو تا جعبه/ چیپس بزرگ سه تا/ عسل یه کیلو اصل/ قارچ دو تا بسته.
- آقا مهندس زیتون پرورده اوردم، با لبات بازی می کنه.
- یک کیلو هم زیتون پرورده بده/ نیم کیلو ژامبون مرغ/ یک کیلو خیار شور هم بده. چقدر شد؟
- قابل نداره آقا مهندس. 22 هزار و هفتصد تومن.
- بده ببرن دم خونه!

پاییز 1391. همان سوپری
- اصغر آقا خانوم تلفن زد و سفارش داد، چیزی بهش نده. بگو چشم ولی چیزی نفرست در خونه. بگو آقا گفته میام می برم.
- این لیست رو ببینم...خب. تخم مرغ نیم کیلو/ خیارشور نمی خوایم/ روغن سرخ کردنی یه دونه/ ماست یه دونه کم چرب کوچیک/ شیر یه دونه از این پلاستیکی ها بده/ نون سوخاری و بستنی نمی خوایم/ ژله واسش خوب نیست شل و ولش می کنه/ شکلات قند داره/ میگو و ماهی اصلا سرده/ صابون نیاز نداریم/ یه دونه شامپو بچه بده/ نوشابه که ضرر داره/ برنج هم آدمو چاق می کنه/ قارچ که دیگه خوردیم نیاز نداریم/ آب لوله کشی هم خودش کاملا معدنیه/ باقی هم که ضروری نیست بعدا می گیرم... نون دو تا بسته بده! چقدر شد؟
- قابل نداره آقا مهندس! 34 هزار تومن!

 زمستان سال 1391. همان سوپری
- اصغر آقا سلام. یه پاکت سیگار بده.
- مهندس سیگاری نبودی.
- شدم. یه دونه ماست بده/ دو تا بسته نون/ سه تا هم تخم مرغ/ از خونه ما هر کسی که زنگ زد و سفارش داد، بگو با مهندس تسویه کردم. خودش فقط باید بیاد. 200 گرم پنیر بده/ 100 گرم مغز گردو/ دو تا لیوان چایی/ 15 تا بیسکوئیت ساقه طلایی. چقدر شد؟
- 41 هزار تومن. مهندس اینا قیمتاش معلوم نمی کنه ها. بیشتر ببر. چیزی می خوای الان ببری بهتره تا فردا.
- خب پس اون بیسکوئیت ها رو بکن 30 تا که تا آخر برج شام مون جور باشه. نون اضافه هم بده بهم.

 

شب عید. همان سوپری
- سلام اصغر آقا.
- سلام آقا مهندس. میشه 7 هزار تومن.
- من که چیزی سفارش ندادم.
- آقا مهندس الان شد 11 هزار تومن. توقف بیجا دیگه مانع کسب نیست. من اینجا پول برق و اب و مالیات مفت نمی دم که. وایستادی باید پول بدی. الان بدی بهتره چون که....بعله...قیمت دلار در اتاق مبادلات ارزی، 18 ریال افزایش یافت، حساب شما تا الان شد 16 هزار و پونصد تومن. حالا چیزی هم می خوای.
- 5 تا بسته نون. 8 تا هم بیسکوئیت ساقه طلایی. سیگار هم بده.
- کارت نمی کشم ها! این دستگاه ها درست کار نمی کنه، شب عیدی پول دست ما رو نمی گیره. پول نقد بده وگرنه برو یه جا دیگه خرید کن. ضمنا بری برگردی حسابت از 53 هزار تومن می رسه به 61 هزار تومن. گفتم کم پول نگیری. راستی تخم مرغ جدید اوردیم دونه ای هزار تومن. خواستی یه دونه برات بذارم مهمون من! از بس بیسکوئیت خوردی داری از هم می پاشی! اون پلاستیک چیه دستت؟
- بال مرغه. کیلویی 9 هزار تومن. مرغ که اصلا گیر ما نمی آد. با این میوه فروشیه آشنا هستی؟ یه سفارش کن من یکی یه دونه «خیار و پرتقال و سیب» بخرم ازش. راستی اون تخم مرغ شکسته ها بود، می ریختی دور...اونا چند؟؟
 

*

اخبار بیست و سی
 - اروپا و امریکا در لبه پرتگاه...بحران مالی دامن اروپا و امریکا را ول نمی کند و این کشور ها در خطر سقوط حتمی قرار دارند. مردم از فشار اقتصادی در این کشورها عاصی شده اند و آمار ها از مرگ و میر بالای مردم به علت گرسنگی و ناتوانی در خرید مایحتاج اولیه خبر می دهند.
گزارش خبرنگار ما از لندن را ببینید:
اینجا خیابان بغل کاخ ملکه است. مردم با صورت هایی اخم آلود در حال رفت و آمد هستند. آنها از آینده خود نگرانند.
مردم: واقعا نمی دانم چطور شکم این بچه را سیر کنم. ماست کیلویی 4 پوند. نان هم که بیداد می کند. هر دانه باگت 1.5 پوند.
مردم دیگر: سه روز است هیچی نخوردیم و شرمنده زن و بچه ام هستم. نمی دانم چه کنم. نمی دانم کی قرار است به داد ما برسند؟ کاش در این کشور زندگی نمی کردیم...
یک مردم دیگر: واقعا معلوم نیست در این مملکت چه خبر است؟ هیچکسی به فکر ما نیست...ما به کجا می رویم؟!
یک مردم دیگر: صبح این تن ماهی را خریدم 3 پوند الان رفتم می گویم یکی دیگر بدهد می گوید 4.5 پوند...آخر این اقتصاد است؟ مرده شور ببرد این وضع و اوضاع را...چه کسی جواب پدر پیر مرا می دهد که دارد می میرد...

اینجا یک خیابان بالاتر از آن خیابان قبلی است. مردم در صف غذای ته مانده رستوران کابینه دولت هستند. هر بشقاب غذای مانده به قیمت یک پوند به فروش می رسد. پروفسور مانلی مینلی می گوید: مردم دارند هلاک می شوند. بریتانیا در حال فروپاشی است و کسی این را نمی فهمد. این فقر نتیجه کله شقی سیاستمداران انگلیسی است. آنها باید به مردم پاسخگو باشند...

 محسن حدادی

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:گرانی,طنز,کاریکاتور,تورم لحظه​ای ,تورم,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

طنز - همرنگی از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد مردم در حال حاضر و غایب کشور است! آن هم در شرایط کنونی که دردهای مردم تقریبا یکی شده است.

 این درد تو، ای مشدی حسن جان،همه دارند
داری تو غم نان و غم نان همه دارند

تنها تو نداری گله از گردش دوران
داد و گله از گردش دوران همه دارند

گر وصله به تنبان زدی از زور فلاکت
هی غصه مخور،وصله ی تنبان همه دارند

فریاد تو از دخل کم و خرج زیاد است
وین مخمصه هم، از تو چه پنهان، همه دارند

حسرت کشی از دیدن یک دیزی آبگوشت
وین حسرت جزئی است که در جان همه دارند

تنها تو نباشی که فریبت دهد ابلیس
جان تو که سر در پی شیطان همه دارند

گر یار تو دایم پی آزار دل توست
این کرم عجیبی است که خوبان همه دارند
گر با تو ستم کرده فلان آدم دارا
این عیب ضعیفی است که اعیان همه دارند

با دود دلت چشم مرا آب نینداز
کاین دود دل امروز چو غلیان همه دارند

داری تو کمی دغدغه و غصه و، اینهم
چیزی است که امروز فراوان همه دارند

 خروس لاری. توفیق. شماره45 سال1344

خبر آنلاین

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طنز,مطلب طنز,ایران زمین,دردهای مردم ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

Multimedia_pics_1389_9_Photo_806.jpg

تکذیب می‌کنم، برایم حرف درآورده‌اند. بنده از کشور همسایه‌ی غربی آمده‌ام و تا حالا در عمرم با یک لوله‌ی اگزوز دهن به دهن هم نشده‌ام.

 خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز

رؤیا صدر

 معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفته که آلودگی هوا در حد کمی متأثر از نوع و کیفیت سوخت مصرفی است و عمده دلیلش، گرد و غبار مربوط به کشورهای همسایه‌ی غربی است. در همین رابطه با یکی از عزیزان گرد و غبار، مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم که در زیر می‌خوانید:

-بعضی از شهروندان دیده‌اند که شما از لوله‌ی اگزوز کامیون خارج شده‌اید. در این‌باره چه می‌گویید؟

-تکذیب می‌کنم، برایم حرف درآورده‌اند. بنده از کشور همسایه‌ی غربی آمده‌ام و تا حالا در عمرم با یک لوله‌ی اگزوز دهن به دهن هم نشده‌ام.

-پس چرا تهران را برای معلق شدن انتخاب کردید؟

-رفیق بد مرا به این روز انداخت. استکبار جهانی هم بی‌تأثیر نبود. گفت، برو تهران هوایش را خراب کن.

-ارتباط شما با بنزین تولید داخل چیست؟

-هیچ ارتباطی با هم نداریم. ایشان کیفیتش خیلی بالاست. با ما نمی‌پرد.

-گازهای آلاینده‌ی بخش صنعت چی؟!

-هیچی. این وصله‌ها به ما و دود غلیظ این روزهای تهران نمی‌چسبد. بنده هم از شما به جرم تهمت به گرد و غبارهای بی‌گناه شکایت می‌کنم تا پدرت را دربیاورند....

- آیا هم‌زمانی این حضور شما با دوره‌ی وارونگی هوای تهران، این شائبه را ایجاد نمی‌کند که پای چیزهای دیگری هم در میان باشد؟

-وارونگی؟! کدام وارونگی؟! ماشاءالله چشم بد دور، همه چیزتان که سر جایش است.

-اگر شما با گازهای سمی ناشی از سوخت ناقص و بنزین بی‌کیفیت نمی‌پرید، پس چرا این همه مردم مراجعه کرده‌اند به دکترها؟

-از نظر علمی، مراجعه‌ی مردم به دکترها ثابت نشده است. ما داریم بررسی می‌کنیم و طبق بررسی‌ها، مردم شما سالم هستند و از چند روز تعطیلی استفاده کرده‌اند و نشسته‌اند توی پارک‌ها دارند کشک بادمجان می‌خورند.

-پس این همه بیمار در بخش اورژانس بیمارستانها از کجا آمده‌اند؟

-این نشانگر رونق بخش بهداشت و سلامت شماست. هیچ جایی ندیده‌ام مردم این‌قدر از بخش بهداشت استقبال کنند.

-حالا تا چه زمانی قرار است این‌جا بمانید؟

-عزیزان و برادران شما دارند شبانه‌روز زحمت می‌کشند و تلاش می‌کنند و برنامه‌ریزی می‌کنند و نقشه‌ها را نگاه می‌کنند، بلکه برفی، بارانی، بادی، چیزی بیاید، هوا یه خرده سبک شود... در همین رابطه از آسمان هفتم قول‌هایی گرفته‌اند. به محض این‌که آسمان به قراردادش عمل کند، ما را به خیر، شما را به سلامت.

-نظر شما راجع به آلودگی هوای تهران چیست؟

-خوب است، فقط تعطیلاتش را زیاد کنند.

-چه پیامی برای مردم خوب و عزیز و نجیب‌مان دارید؟

- فراموش نکنند که همیشه پای یک بیگانه در میان است، حتا اگر در مورد ذرات معلق هوا باشد...

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:به آلودگی هوای تهران,طنز,گازهای سمی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 233 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com