جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

موسیقی برای خود، موسیقی بی هدف، موسیقی به عنوان گفتگویی میان آهنگساز و خودش. پیش از بتهوون هیچ قصدی در کار نبود. پیش از بتهوون موسیقی در خدمت نشاط و سرور قدرت ها بود.

بیان و پایگاه عبودیت بود برای همگان از خرد و درشت و همراه با رقص بود و موسیقی وسیله و تدبیری بود برای فراگیری موسیقی! موسیقی نوشته می شد برای مصارفی مشخص: برای کنسرت یا به فرمان و سفارش قدرت های دنیوی و اخروی، که در آن نشانه هایی از خود را می خواستند و می گذاشتند که از آن "مس" ها، اپراها و کنسرت ها پدید آید، همان گونه که شمایل مذهبی و پرتره های مقتدران.

در سال های بتهوون تازه موسیقی می آغازید تا از این محدوده، از این مرحله درگریزد. اپرا به گفتگو آمده بود. صحبت از هندل و هایدن بود که در جهان به "ارواح خلاق" شهرت یافته بودند. ولی از آن چه امروز برای ما زندگی بین المللی موسیقی تلقی می شود، هیچ نشانه و اشاره ای نبود. در کلیسا موسیقی برای همگان یکسان و مشترک بود. ولی موسیقی مطلق و موسیقی دراماتیک فقط جمع شنونده محدودی را در طبقات ممتاز برای خود فراهم آورده بود.

بورژوازی در آستانه در قرار داشت و آن را با چهار ضربه پنجمین سنفونی بتهوون به کوبیدن می گرفت.

اجتناب ناپذیر بود. موسیقی می بایست از کلیساها و بارگاه های فئودالی به سوی تمامی مردم می آمد. اگر بتهوون در زمانی که چنین حادثه ای رخ می نمود وجود نمی داشت، دیگری جا و نقش او را می گرفت. البته بتهوون جانشین همانند بتهوون واقعی یک قرن تمام پیشتازی نمی داشت. تنها قرن جدید را گشایش می داد. او "دانتون" موسیقی نو می شد، ولی البته نه در وحدت شخصیتی با دانتون، روبسپیر و ناپلئون. و این که چنین آدمیزادی در آن هنگام چون بتهوون موجودیت می یافت، امری اجتناب ناپذیر بود. درست به مانند انقلاب فرانسه، درست چون "رفورماسیون". پیش از آن نوعی آرمونی در موسیقی زندگی داشت. "بهشت گمشده" ای بود، پیش از آغاز بلوغ. موسیقی مطلق هنوز در مرحله ی معصومانه خلوص قرار داشت. وجود و جوهر آن آهنگین و زیبا بود. شاد و سبکبال بود، حتی آن جا که جدی می نمود. حتی آن هنگام که زشتی ها را متجلی می کرد، زیبا بود. او خود و در خود زندگی داشت. رنگ آمیزی ملی و آگاهی ملی با موسیقی هنری بیگانه بودند (حتی اگر علیه سیطره پیشین ایتالیایی ها گفتگویی در می گرفت). گلوک و موتسارت متن های ایتالیایی را به نوا در آوردند، البته بی آن که نتیجه کار، موسیقی آلمانی، ایتالیایی و یا فرانسوی باشد. میان اپرای جدی و اپرای شاد، تفکیکی موجود بود. ولی موسیقی هیچ گونه بیانی یا توصیفی را نمی شناخت. و این حتی تنها برای متن ها محفوظ مانده بود. هنگامی که خدایان در "ارفنوس" اثر گلوک می خواندند، نفرت و کینه در نهایت قدرت رخ نشان می داد. و وقتی ارفنوس شکوه سر می کرد، موسیقی نیز با بیان اوج خوشبختی عشق مطابقت می یافت. موسیقی تمرین هنری نظام بالاتری بود درست به مانند اجرا کنندگان که نقش خود را به اجرا در می آوردند، آهنگسازان نیز نقش شاهانه خود را با الحان و اصوات ایفا می کردند.

اگر موتسارت خیالاتی می بود، هرگز بدان اندیشه نمی کرد که درد زندگی خود را بیان کند. هیچ زرگر غمگینی بازوبند زشت و غم انگیزی نمی سازد.

حال تو می دانی که بتهوون با موسیقی چه کرده است.

او می آغازد، آن جا که موسیقی آغاز می شود. و او هر آینده ای را در بر می گیرد. البته برای سفارش دهندگان و نیز برای مصارف شخصی خود به عنوان پیانیست کنسرت، آهنگ می پرداخت، ولی روی سخن او تنها با جمع شنونده مشخص آن زمانی او نبود. جمع شنونده بتهوون بشریت بود. او در هیچ نغمه ای ما را در آن چه که می گوید و منظور دارد، به تردید نمی اندازد. او از راه موسیقی به ما آگاهی می دهد که چه می خواهد و چه می جوید.

به تمامی بر فرم ها چیرگی دارد ولی تنها به پرداختن به فرم ها بسنده نمی کند. آن ها را به بحث می گذارد. از آن ها مسئله می سازد، تا منتهاالیه، تا جای مقدور آنها را گسترش می دهد. او بی نظم و بی آیین نیست. ولی آیین های مستقل و نامحدود برای نقش پر شکوه خود می آفریند. برای اولین بار در موسیقی بتهوون با قدرت خشونت و فریاد روبروییم.

تاثیر بتهوون در آدم های هم زمان و سرزمین های مجاور دیار او همانند تاثیر موتزارت و هایدن است. ولی وی در این مورد نقشی سترگ تر بر عهده دارد. زیرا که موسیقی مطلق یک صد سال به کار گرفته شد، تا با او به همت او رنگی جدی به خود بگیرد و به اوج تعالی خود برسد.

از سال ۱۹۰۰، موسیقی تمامی درها را در پشت سر خود بست. درهایی را که بتهوون گشوده بود!

bbc news

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:سنفونی بتهوون ,موسیقی ,موتسارت,بتهوون؛ دردانه جهان موسیقی (2),, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

زمانه پر شتابی است که به گردَش هم نمی رسیم. بیست سال از درگذشت جواد معروفی موسیقی دان، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی در ایران گذشت. او مهم تر از همه، خط نوآورانه ای را در پیانو نوازی ایرانی پدید آورد که هم سازگار با این ساز غیر سنتی بود و هم همه گوشه های موسیقی سنتی را پوشش می داد.

از این روی می توان از مکتب معروفی سخن به میان آورد که شاگردان بسیاری را زیر تاثیر خود قرار داده است.

جواد معروفی فرزند ردیف شناس و تارنواز سال های پس از مشروطیت، موسی خان معروفی، بود که به توصیه پدر در مدرسه موسیقی وزیری نام نوشت و به زودی دستی توانا در نواختن پیانو پیدا کرد. او در هنرستان هم با موسیقی سنتی ایران آشنا شد و هم با مبانی علمی موسیقی بین المللی.

جواد معروفی زیر تاثیر همان فضا همه اش در فکر دگرگونی در اجرا و پیشبرد فرایند نوآوری در موسیقی بود. پیانوی معروفی به همین جهت از سبک و روش دیگری بهره می گرفت و نواخته هایش به ذائقه متجددان و فرنگ رفته ها نیز خوش می آمد. او در کنار نواختن از تنظیم آهنگ برای ارکستر و نیز آهنگسازی غافل نبود ولی از آن جا که تنظیم کننده های آن زمان اندک بودند، نقش تنظیم های او سخت اهمیت پیدا می کرد و کمبودی را برطرف می ساخت.

باری، معروفی در هنرستان کلاس پیانوی خانم خاراطیان را به پایان برد و دیپلم هنرستان را به دست آورد. ولی کار را در همان هنرستان ادامه داد تا توانست لیسانس خود را نیز در رشته پیانو دریافت کند. علاقه به هنرستان باز هم او را در محیط آموزشی نگاه داشت. این بار به عنوان هنر آموز پیانو. به موازات کار تدریس باز هم به اعتلای دانش خود پرداخت و به مطالعات خود در زمینه موسیقی بین المللی و آهنگسازی ادامه داد و دیپلم سوم را هم از آن خود کرد.

جواد معروفی علاوه بر اینها تا پیش از مرگ، چهل سال تمام با شورای موسیقی رادیو همکاری و ارکسترهای رادیویی را رهبری می کرد.

تنظیم ترانه های ایرانی برای اجرا با ارکستر

کار بسیار برجسته معروفی تنطیم ترانه های ایرانی برای اجرای با ارکستر بزرگ بود. بیشترین کوشش را در تنظیم ترانه های مشروطیت به ویژه ترانه های شیدا و عارف به کار زد. بی اغراق می توان گفت که نیمی از جاذبه ماندگارترین این ترانه ها به خاطر بهره وری آن ها از تنظیم معروفی است. روح الله خالقی نیز به این کار علاقه داشت ولی عمر کوتاهش مجال زیادی برای این کار باقی نگذاشت.

معروفی حتی آهنگ های نه چندان با ارزش روز را به کارگاه تنظیم خود می برد و بر ارزش آنها می افزود. جادوئی در کار تنظیم های او بود. این کار را مرتضی حنانه نیز در یک محدوده زمانی کوتاه انجام داده است. تمایل و گرایش به تنظیم، وقت زیادی برای آهنگسازی باقی نمی گذاشت. با این همه در این زمینه نیز فعال بود.

آثار معروفی غالبا از شیوه دو صدائی و گاه چند صدائی بهره ور است و تقابل سازهای زهی و مضرابی پایه اصلی برای رنگ آمیزی هاست.

جواد معروفی در ساختن و پرداختن همان قدر تواناست که در نواختن. نواخته های او گاه به غزلی گوشنواز می ماند. در شیوه او دست چپ نقشی جدا از دست راست دارد و هماهنگی خفیفی ملودی ها را به هم می پیونداند.

تدوین مجموعه ردیف موسیقی سنتی

کار با ارزش دیگری که از جواد معروفی بر جای مانده تدوین و تنظیم مجموعه ردیف موسیقی سنتی ایران برای پیانوست که تا زنده بود در فکر انتشار آن ها بود ولی نمی دانیم فرصت این کار را پیدا کرد یا نه؟

از کلاس نوآورانه پیانو نوازی معروفی که خود از مکتب فراگیر وزیری نشات می گرفت، شاگردان برجسته ای بیرون آمدند. معروف ترین آن ها انوشیروان روحانی است که خود اینک هم در نواختن و هم در ترانه سازی دست همه را از پشت بسته است! شاگردان دیگر عبارتند از اوفلیا پرتو سرپرست گروه یاران، مهین زرین پنجه نوازنده و آهنگساز مقیم فرانسه.

جواد معروفی را برای آخرین بار سه ماهی پیش از درگذشتش در آلمان دیدیم. شبی که بزرگواری کرد و با پیانوی ناکوک مانده ما، قطعه ای را به یادگار برایمان نواخت. انگشتان هم چنان روان و سیال باقی مانده بود و ذهنیت بداهه پردازی اش سالم. با این همه سه ماه بعد، در شانزدهم آذر سال 1372 خبر درگذشتش در رسانه ها انتشار یافت. یادش گرامی باد.

BBC NEWS

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:جواد معروفی ,موسی خان معروفی,سازهای زهی و مضرابی , ارکسترهای رادیویی,موسیقی,پیانو,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

میک جگر، ستاره موسیقی راک اند رل بریتانیا هفتادسالگی خود را جشن می گیرد.

پنجاه سال از آغاز زندگی هنری و حرفه ای جگر و همکاری اش با گروه رولینگ استونز می گذرد و او هنوز هم یکی از محبوب ترین خوانندگان در تاریخ موسیقی راک است.

میک جگر می گوید که آهنگساز بهنگام ساخت موسیقی باید فقط بر خود متمرکز باشد و اضافه می کند: «اول همه باید از هر کاری که می کنید و کرده اید راضی باشید و بعد برای مردم اجرایش کنید. سپس انتظار داشته باشید منتقدین کار شما را بپسندند. البته اگر بخواهید بخش بزرگی از مردم کار شما را دوست داشته باشند. اغلب پیش می آید که کارتان برای خودتان موفق است و مردم هم آن را می پسندند. منتقدینی هم هستند که از هیچ کاری تعریف نمی کنند.»

میک جگر هفتاد ساله هنوز هم می تواند تمام سالن یک کنسرت را پر کند.

او می گوید: «نمی خواهم مثل آهنگسازی قدیمی و سوخته باشم. آدم دلش می خواهد حس کند که زنده است اما متاسفانه من این حس را ندارم.»

نام جگر به خاطر استفاده از مواد مخدر و روابط عاشقانه اش اغلب بر سر زبانها بوده است.

میک جگر در سال ۲۰۰۳ میلادی از طرف ملکه الیزابت دوم، لقب شوالیه را دریافت کرد.

 

2013 euronews

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:ستاره موسیقی راک اند رل,میک جگر,آهنگساز ,موسیقی,گروه رولینگ استونز ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

File:Martini bologna mozart 1777.jpg

موسیقی موتسارت هورمون استرس را مهار می‌کند و موسیقی تکنو تحرک‌بخش است. تحقیقات نشان می‌دهد که بعضی از آثار موسیقی مانند داروهای مسکن عمل می‌کنند. آن‌ها استرس را کم کرده بیمار را آرام می‌کنند و درد را تسکین می‌بخشند.

قلبش به تپش افتاده، فشار خونش افزایش یافته و دستانش از ترشح عرق خیس است. او بیماری است که جراحی‌اش هر لحظه نزدیک‌تر می‌شود.

درست در همین زمان است که سوناتی از ولف‌گانگ آمادئوس موتسارت، آهنگ‌ساز اتریشی و از نوابغ موسیقی جهان به کمک‌ش می‌آید. نوای آرام‌‌بخش پیانوی موتسارت رؤیاهای بیمار را بیدار می‌سازد، ضربان قلبش کمتر‌می‌شود و تنفسش آرام می‌‌یابد.همین اثرات است که بیمارستان ماساچوستس جنرال (MGH) بوستون آمریکا را به رویکردی جدید متمایل کرده است. در این بیمارستان پرستاران قبل از این ‌که به بیمار قرص یا داروی بی‌حس‌کننده بدهند، هدفونی به او می‌دهند تا بتواند به سمفونی گوش دهد.نتایج برخی از تحقیقات علمی نشان می‌دهد که موسیقی گاهی اوقات حتی بیشتر از دارو اثر می‌کند.

اما چرا این‌چنین است؟ این سئوالی است که تیمی از دانشمندان به سرپرستی کلادیوس کنراد(Claudius Conrad)، رئیس گروه تحقیقاتی "موزیک در پزشکی" بوستون آمریکا در پی یافتن پاسخ آن برآمده است.کنراد می‌گوید: «تنها زمانی که بفهمیم موسیقی دقیقا چطور بدن را آرام می‌کند، می‌توانیم از آن استفاده هدفمند کنیم، درست مثل یک دارو.»در این صورت پزشکان می‌توانند مصرف دارو را کم کرده و در نتیجه عوارض جانبی ناشی از آن را نیز کاهش بخشند.

نتایج تحقیقات دانشگاه ایالتی اوهایو

دانشگاه ایالتی اوهایو در کلومبوس آمریکا در پی پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده که موسیقی می‌تواند تأثیر آرام‌بخشی در بیمارانی که به طور مصنوعی تنفس می‌کنند داشته باشد.تجربه نشان می‌دهد، بیمارانی که به طور مصنوعی تنفس می‌کنند استرس و اضطراب پیدا کرده و به داروی ‌آرام‌بخش احتیاج دارند. اما در صورتی که به آن‌ها هدفون داده شود تا قادر به شنیدن موسیقی آرام‌بخش باشند نیاز به دارو کم می‌شود.

File:Tch In Charlotte.JPG

موزیک علیه درد

از موزیک می‌توان برای تسکین درد کمک گرفت. موزیک توانایی آن را دارد که مغز را به ترشح اوپیوئیدها (شبه‌تریاک‌ها)‌ی سازگار با بدن مانند آندورفین وادار سازد. این جا است که روشن می‌شود، چرا موزیک اثر تسکین‌بخشی روی درد دارد.البته تفاوتی که موزیک با مواد مخدر دارد این است که موزیک نه تنها آرام‌‌کننده است، بلکه در عین حال انگیزه‌بخش و روح‌فزا نیز هست.

ملودی‌ها بر روی مرکز پاداش در مغز اثر می‌گذارند یعنی همان مرکزی که بعد از انجام عمل جنسی یا استفاده از برخی از مواد مخدر فعال می‌‌شود.اکارت آلتن‌مولر(Eckart Altenmüller)، رئيس مرکز پزشکی و فیزیولوژی موزیک در هانوفر آلمان می‌گوید: «موزیک احساسات نیرومندی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که دوپامین و اندورفین ترشح شود.»هورمون مغزی دوپامین به ما توانایی و انرژی بیشتر می‌بخشد. هورمون اندورفین هم به شخص احساس اعتماد به نفس و سرخوشی ‌می‌دهد.

آیا موسیقی همیشه اثربخش است؟

اکارت آلتن‌مولر، متخصص مغز و اعصاب آلمانی نسبت به تجویزی عمومی برای استفاده درمانی از موسیقی هشدار می‌دهد.او می‌گوید، نباید تصور کنیم که می‌توانیم داروخانه‌ موزیکال خانگی به وجود بیاوریم. به گفته آلتن‌مولر، حتی موزیک موتسارت هم همیشه اثربخش نیست، بخصوص برای کسی که از موسیقی کلاسیک متنفر است.او ادامه می‌دهد، موزیک زمانی بیشترین اثر درمانی را دارد که شخص علاقه به شنیدن آن دارد.معمولا موزیک بدون کلام بیشتر اثر می‌کند، اما بهتر است که این نوع از موزیک از زیر و بم‌های مناسب برخوردار باشد تا برای بیمار خسته‌کننده نشود. سرعت آن نیز باید به گونه‌ای باشد که ضربان قلب را بیشتر نکرده و با سرعت تپش قلب هماهنگ باشد.

راک و هوی‌متال کمتر اثربخشند

تحقیقاتی که بر روی خوک‌ها انجام شده نشان می‌دهد که موسیقی تند اثری ناآرام‌کننده بر روی این حیوان دارد و درست مانند سر و صدای زیاد او را عصبی می‌کند.همچنین آواهای ریتمیک کی‌بوردی موسیقی تکنو هم بیشتر باعث می‌شود که تپش قلب و ترشح هورمون کورتیزول بالا برود.

بنا بر این همانطور که داروها عوارض جانبی دارند، موسیقی  نیز نمی‌تواند همیشه و در همه حالات مفید واقع شود.به گفته کلادیوس کنراد، رئیس گروه تحقیقاتی "موزیک در پزشکی" بوستون آمریکا، گاهی اوقات سکوت بهترین دواست.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:موتسارت,موسیقی,هورمون استرس,تسکین درد,ولف‌گانگ آمادئوس موتسارت,موزیک علیه درد,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

استاد جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشته‌های مختلف هنر از جمله تار، سه‌تار، سنتور وکمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبان خان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه‌تار و سنتور هم می‌نواخت. عموی او غلامرضا سارنج هم از نوازندگان کمانچه بود.جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقه‌مند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز می‌نواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.در کتاب «موسیقی‌دانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ١٣٢٨ آغاز کرد و در سال ١٣٣٦ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه های گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و ... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت.

وی همچنین در گروه "یاران ثلاث" (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه "اساتید موسیقی ایران" کنسرت های بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامه های جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک،حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری و محمد رضا شجریان همکاری داشته‌است.وی در دههٔ ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد موسوی (نی) «گروه اساتید» را تشکیل داد و با این گروه، مسافرت‌های متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت.وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد.همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار می‌کرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و اواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد.که تمام فایلهای صوتی استاد موجود و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور-ووو می نوازدمعروف است که او در شیوه نوازندگی می‌تواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند. 

کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.

جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ٢٧ خرداد ١٣٩٢ در بیمارستان دی درگذشت.محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمۀ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنی‌ست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."

 

 روحش شاد و قرین رحمت باد 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:به یاد استاد جلیل شهناز,جلیل شهناز,موسیقی ,تار ,نوازندگی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 233 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com